ای سنگ تربتت دل غم پرور حسن
شمع مزار توست دو چشم تر حسن
شب شد دوباره یاد تو کردم دلم گرفت
آغوش وا کن آمدم ای مادر حسن
وقت زیارت است دعا می کنم که کاش
امشب به لب رسد نفس آخر حسن
افتاده ام به روی مزار تو ،بی حرم
تا که شود ضریح تو این پیکر حسن
ای کاش جان دهد پسرت در جوار تو
بابا به خاک بسپردش در کنار تو
خانه ز بعد زفتن تو بی صفا شده
دارالشفای فاطمه دارالعزا شده
تنها به حرمت تو سلامش جواب داشت
حالا پس از تو خانه نشین مرتضی شده
بی تو حسین آب نمی گیرد از کسی
خانه ز آه زینب تو غمسرا شده
خیز و سراغی از تن لرزان من بگیر
خیز و ببین چه ها به دل مجتبی شده
شاعر علی صالحی
تو ,مزار ,دل ,ز ,شده بی ,مرتضی ,مرتضی شده بی ,شده بی تو ,تو حسین ,نشین مرتضی ,خانه نشین
درباره این سایت