روایت مصیبت: وصایای حضرت فاطمه (س) به دخترش زینب
نابكاران و كوردلانى كه مى خواستند على (علیه السلام) را به بیعت با خلیفه وادارند، آمده بودند تا او را به زور از خانه اش بیرون ببرند. على بیرون نرفت ، زهرا پیش آمد و با ضربات ((مغیره )) و ((قنفذ)) نقش زمین گشت و با بدنى مجروح در بستر بیمارى قرار گرفت . و سرانجام زینب به سوگ مادر نشست (1).
زهرا(سلام الله علیها) چون در بستر مرگ قرار گرفت ، به دختر پنج ساله اش وصیت كرد:هرگز از دو برادرت جدا مشو. پیوسته با آنان باش و از آنان نگهدارى كن . براى آنها به جاى من مادر باش (2).
زینب به چشم خود دید كه چگونه پدرش جسم پاك مادر را غسل داده و چگونه اشك مى ریزد، چه سان ناتوان شده و از خدا صبر و بردبارى مى طلبد؟!
هنگام دفن مادر، كه به نظر مى رسد در خانه انجام گرفت ، با چشم تیزبین مى دید كه زهرا را زیر خاكها پنهان مى كنند، و با یاد نمودن رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) از ستم امت و ستمگران ریاست طلب شكوه مى كنند(3).
زینب با دیدن چنین مناظرى رو به سوى قبر پیامبر كرد و گفت : با مرگ مادر جاى خالى تو براى ما محقق شد، و دیگر دیدار ممكن نیست
و در روایت دیگری آمده است:
آن روز، چهار ساله گلستان عصمت و عفاف در كنار بستر مظلومه تاریخ ، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، همراه اسماء بنت عمیس زانوى غم را بغل گرفته و خیره خیره بر چهره تكیده مادر نگاه مى كرد.
مادر از او خواست كه نزدیك بستر آید. سپس به او دو امانت گرانبها سپرد و فرمود: ((دخترم زینب ! دو بقچه اى كه به تو مى سپارم ، یكى از آنها متعلق به دختر ابوذر غفارى است و دیگرى مال خودت ، كه در آن پیراهنى براى حسین است . اما بدان هرگاه كه او، این پیراهن را از تو طلب نماید، وقت وصل و همراهى شما سر رسیده و حسین براى شهادت مهیا مى گردد.))
فاطمه (سلام الله علیها) رو به اسماء نمود و فرمود: ((من اندكى به خواب مى روم . لحظاتى بعد سراغم بیا و مرا صدا نما. اگر جواب تو را ندادم ، برو على و اولادم را مطلع كن كه زهرا از دنیا رخت سفر بربسته است .))
سپس مشغول خواندن سوره یس گشت : ((یس ، والقرآن الحكیم .)).
اسماء لحظاتى بعد زهرا(سلام الله علیها) را صدا مى زند؛ اما چیزى نمى شنود و در مى یابد كه دختر پیغمبر از دنیا چشم فرو بسته است .
زینب بعد از سكوت مادر با حالت صیحه و گریه خود را بر بدن مطهر او مى اندازد و صدا مى زند و مى گوید: ((مادر! سلام ما را به جدمان رسول خدا برسان . مادر! گویى ما امروز رسول خدا را از دست دادیم . مادر(4)
(1)سفینة البحار، ج 2، ص 339؛ احتجاج طبرسى ، ج 1، ص 414.
(2) بطله كربلا، ص 43.
(3)نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 193، ص 651.
(4)عقیله بنى هاشم ، ص 12.
منبع: ۳۶۰ داستان از فضایل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزیزى
درباره این سایت