اشعار اربعین حسینی
روضه حضرت زینب سلام الله علیها
***
دردها می چكد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشكی سرش
تك و تنها و دو تا چشم كبود و چند تا .
كودك بی پدر افتاده فقط دور و برش
ظاهراً خم شده از شدت ماتم اما
هیچ كس باز نفهمیده چه آمد به سرش
روزها از گذر كوچه آتش رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش
همه بغض چهل روزه او خالی شد
همه كرب و بلا گریه شد از چشم ترش
چشم ,آتش ,كوچه ,رفتهاثر ,سوختگی ,گذر ,از گذر ,سرشروزها از ,به سرشروزها ,گذر كوچه ,كوچه آتش
درباره این سایت