محل تبلیغات شما
که سحر دیدنم سرت آمد

من نمی دیدمت به ویرانه

بوی راس معطرت آمد


قاری در خرابه مهمانم

موقع ختم کوثرت آمد

سیل دردی که آمده سویم

بیشتر سمت خواهرت آمد

مثل عمه برادر من هم

سر نی در برابرت آمد

من خودم را به آینه دیدم

در بیابان که مادرت آمد

زودتر ز من به شهر شام

زیور آلات دخترت آمد

خوب شد خواب بودم ای بابا

تا نبینم چه بر سرت آمد

تا نبینم که تیر و نیزه و سنگ

مثل باران به پیکرت آمد

ولی از این سر تو معلوم است

چه بلایی به حنجرت آمد

 رضا رسول زاده

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

آمدمن ,سرت ,نبینم ,نیزه ,تیر ,سنگمثل ,نبینم که ,آمدتا نبینم ,سرت آمدتا ,بر سرت ,که تیر

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید ساعت دیواری فانتزی+ گارانتی تحویل + گارانتی برگشت turnkinglesu Christopher's game وبلاگ همسفران میرداماد mpacouvuteth آتش پنهان قصه شب **"قیزیل گول"** (شعر و داستان) Jo's blog مرا تنها آفرید آنکه دوستم داشت!