محل تبلیغات شما

اشعار شهادت حضرت جواد الائمه

اشعار شهادت حضرت جواد الائمه (ع) – مهدی نظری
 
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
همان که روضه اش آتش به جان ما میزد
 
میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت
و گاه مادر مظلومه را صدا میزد
 
تمام حاجت او انتقام سیلی بود…
….از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد
 
صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم
شراره ها به دل حضرت رضا میزد
 
صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب
گریز روضه او را به کربلا میزد
 
دلش گرفت برای کسی که در گودال
عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد
 
همین که چشم به هم میگذاشت او می دید
که روی نیزه سر شیر خواره را میزد
 
همان که سر شاه را جدا کرده
سه ساله را طرفی برده و جدا میزد
 
برای اینکه نبیند دوباره این ها را
میان حجره غریبانه دست و پا میزد

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

حضرت ,ها ,جواد ,شهادت ,سر ,گاه ,حضرت جواد ,شهادت حضرت ,غریبانه دست ,دست و ,را به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش زبان انگلیسی - چاپ مقاله آی اس آی مجموعه مهندسی مخازن پلی اتیلن مازندران آیین زندگی mortnorveme آموزش زبان ترکی استانبولی barleducni صبا آهنگ پایگاه مقاومت شهید کاویانی سوخته سرا افغان زعفران بررسی زعفران افغانستان جومحمود