محل تبلیغات شما

ورود کاروان به کربلا


خیمه ها را کرده ام بر پا، امان از کربلا

داغدارم میکند اینجا، امان از کربلا

بوسه میزد مادرم زهرا(س) مرا با گریه و

مضطرب میگفت با بابا! امان از کربلا

رأس من بر نیزه خواهد رفت پیش خواهرم

میشود انگشترم پیدا، امان از کربلا

زینبم(س) تا که عقیقم را ببیند! ساربان-

دست خود را میبرد بالا، امان از کربلا

میخورد تیر سه شعبه حنجرِ شش ماهه ام

جایِ یک قطره از این دریا، امان از کربلا

می برم تا خیمه ها شهزاده ام را در عبا

لرزه می افتد بر این پاها، امان از کربلا

میرسانم با سرِ زانو خودم را علقمه

میرود از دستِ من سقّا، امان از کربلا

در دلِ گودال، غرق خون می افتد پیکرم

میشود بالاسرم دعوا، امان از کربلا

می دوَد گریان رقیه(س)روی بوته های خار

شعله میگیرد لباسش را، امان از کربلا

یک به یک سر»ها به غارت رفته! صف می ایستند

نیزه داران عصر عاشورا، امان از کربلا!


اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

امان ,س ,کربلامی ,یک ,افتد ,ام ,امان از ,می افتد ,از کربلامی ,از دستِ ,دستِ من

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رسادیتا-طراحی سایت,طراحی سایت حرفه ای,طراحی وب سایت اختصاصی آهنگهای جدید آذری ،فارسی و پیشواز جدید آذری ، فارسی دنیای بزرگ ریاضی از زمین تا آسمان صبا موزیک : آهنگ deotigoogdi بهترین نرم افزار CRM Mary's game مجموعه فیلم های ترسناک Kathy's receptions