محل تبلیغات شما

اشعار مسیر کوفه تا شام ـ مسعوداصلانی

مثل پرنده بال گشودی رها شدی
کوچک ترین ستاره سر نیزه ها شدی

لعنت به لای لایی این نیزه دار تو
باعث شده است بر سر نی بی صدا شدی

زخم سرت برابر زخم عمو شده
بر روی نیزه ها چقدر جا به جا شدی

بعد از تو گاهواره به دردم نمی خورد
چه زود پر کشیدی و از من جدا شدی

بر روی دست باد عزیز دل رباب
مانند زلف های پریشان رها شدی

در آسمان کرب و بلا ردّ خون توست
تو یک تنه برای خودت کربلا شدی

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

نیزه ,سر ,ها ,روی ,رها ,جا ,نیزه ها ,من جدا ,از من ,و از ,جدا شدیبر

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

منتظر ظهور Arthur's life Matthew's info عکس متحرک Ashley's memory هزاران گنج Howard's receptions Scott's memory Ernest's blog فخر فروشی و...