محل تبلیغات شما
اشعار فاطمیه - امام علی(ع) - محمد فردوسی

 

زهرا گمان کنم که زمان سفر شده

خواب و خوراک تو چه قدر مختصر شده

 

داری برای مرگ خودت می کنی دعا

امّا غروب عمر علی جلوه گر شده

 

در زیر بار غم، بدنت آب رفته است

حالت شبیه حال دل محتضر شده

 

در خانه هم برای علی رو گرفته ای

این صورت کبود تو هم دردسر شده

 

حرفی بزن و گرنه که دق می کند حسن

حرفی بزن ببین حسنم، جان به سر شده

 

خیلی دلت برای حسین شور می زند

جانم حسین » های تو غرق شرر شده

 

در پشت در چه بر سرت آمد که این دو ماه

دارو دگر به زخم تنت بی اثر شده؟

 

فهمیده ام که دست به پهلو گرفته ای

هر چه که پیش آمده از میخ در » شده

 

کمتر نفس بکش به خدا می کشی مرا

خونابه های پهلوی تو بیشتر شده

 

محمد فردوسی

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

تو ,علی ,شده در ,های ,هم ,حسین ,ام که ,که دست ,دست به ,که این ,این دو

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهادت سرای فاریاب کرمان مروری بر سهم های یکشنبه 17 دی96 ⚫⚪⚫کوله پشتی breezcelweelas tiostalasol سفارشات دانلود فیلم و سریال خارجی فدرال چت منتظر کلیپ دلسوخته