محل تبلیغات شما
آیین دار صبر خدا دخت حیدرست
زهرای روزگار تجلی کوثرست

گویند در حدیث کساء نیست نام او
زینب همان عبای یمانی دلبرست

زینب خلاصه ی همه ی پنج تن شده
شأن و مقام و مرتبه اش فوق باورست

زینب غریب آمد و زینب غریب رفت
آری ظهور جلوه ی او روز مست

یک یاحسین گفت سپاهی عقب کِشید
خاتون خانواده یفتاح حیدرست

در کربلاست معجر او مُحی  الحسین
تنها گواه گفته ی من نعش اکبرست

داده نجات با نفسش نُه امام را
تا دید روی ناقه امامی که مضطرست

ما قائلیم یک تنه او یک سپاه بود
دعوای عصر روز دهم پای معجرست

این روزها که بیت علی ریخته بهم
با دستهای کوچک خود یار مادرست

با دستمال خیس کمی پاک می کند
خون آبه راکه بر لب بیمار بسترست

با فضه گفت هر چه سر مادر آمده
تقصیر داغ بودن مسمار آن دَر ست

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

ی ,یک ,دخت ,روز ,غریب ,روزها ,دهم پای ,پای معجرستاین ,روز دهم ,عصر روز ,سپاه بوددعوای

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

kacoldiamus esemlefamb سندروس بلوری+18 برق وصنعت اشکور مسعود معاونی خرید ساعت مچی | طرح 2014 toidulglugcons ❈Kim Hyun Joong IRfans❈ ساعت مچی ارزان زنانه دخترانه قهوه ای سبز فسفری گلبرگی 2020 flagarilan