زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت
زینب غروب بود ولی انتها نداشت
زینب رسول بود ولی مصطفی نشد
شهر نزول بود اگر چه حرا نداشت
زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود
زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت
زینب اگر نبود حسینی نمیشدیم
زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت
زینب هر آن چه گفت تماماً حسین بود
اصلاً به غیر نام حسین اعتنا نداشت
زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم
باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم
جایی پریده است که پیدا نمیشود
حتی عروج این همه بالا نمیشود
دیدند صبح آمده اما در آسمان
خورشید شهر فاطمه پیدا نمیشود
یا ایها الرسول چرا آفتاب صبح
در آسمان شهر تماشا نمیشود
فرمود: زینب آینه روی دخترم
آن که مقام بی حدش املا نمیشود
چون بی نقاب آمده بیرون حجره اش
امروز آفتاب هویدا نمیشود
حقش نبود کعبه نیلوفرش کنند
حقش نبود سر زده بی معجرش کنند
لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود
بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود
زینب، فرشته، آینه، حوریه، عاطفه
از جنس خانواده ای از این قبیل بود
گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود
شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود
کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد
از دست خانمی که تماماً اصیل بود
ویرانه کرد کاخ بلند یزید را
زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود
اشعارمصیبت جانسوزاربعین
ره واکنید قافله سالار میرسد
اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین
نبود ,نداشتزینب ,ولی ,حسین ,بی ,زینب ,اگر نبود ,بود ولی ,نداشتزینب اگر ,زینب طلوع ,نبود کسی
درباره این سایت