محل تبلیغات شما
 






دیگر امشب به مدینه خبر از فاطمه نیست 
جز حریق حرمی در نظر از فاطمه نیست 

شهر در خواب فرو رفته ز خود می پرسد 
مگر این گریه ی بیدارگر از فاطمه نیست؟ 

آخر ای مرغ شباهنگ! در این خلوت راز 
مگر این ناله ی شب تا سحر از فاطمه نیست؟ 

این همه عطر دل‌انگیز مناجات و دعا 
از کدامین گل سرخ است؟ اگر از فاطمه نیست 

به همان سینه که شد دشت شقایق سوگند 
زیر این چرخ، علی‌دوست‌تر از فاطمه نیست 

ذرّه ای بهره ز خورشید ولایت نبرد 
هر که کانون دلش، شعله ور از فاطمه نیست 

به تسلّای دل زینب او برخیزید 
مگر این پاره ی جان و جگر از فاطمه نیست 

نزنید آتش بیداد به گل‌خانه ی وحی 
مگر این زمزمه ی پشت در از فاطمه نیست؟ 


محمّدجواد غفورزاده شفق» 

اشعارمصیبت جانسوزاربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد

اشعارروضوه حضرت زینب. س.درروزاربعین

فاطمه ,ی ,ز ,ای ,نیست به ,دلش، ,از فاطمه ,فاطمه نیست به ,دلش، شعله ,شعله ور ,نبرد هر که

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

lara-croft-return itonrare zuperpsantho پلن مثبـت netgoldlinkmi پهلــوان بــــی مـــزار Nancy's style cumetulear jametony2013 mingnisroho